سلام بر همه دوستان
فردا جلسه داریم و امیدوارم که حداقل همه اعضا بیایند. یک مطلب راجع به کارآفرینی آماده کردم که براتون می نویسم
اهميت و ضرورت کارآفريني
بررسي تحولات چشمگير جهاني در زمينه هاي اقتصادي و تکنولوژيک در قرن بيستم و ابتداي قرن 21 به خوبي نشان ميدهد که رويکرد اکثر کشورهاي جهان در چند دهه اخير به موضوع کارآفريني موجب گرديده تا موجي از سياستهاي توسعه کارآفريني در دنيا ايجاد شود و پديده کارآفريني راه حلي براي فائق آمدن بر مشکلات اقتصادي اجتماعي و به عنوان نيروي پر قدرت پيش برنده بيشتر اقتصادها شناخته شود. کارآفريني نقشي اساسي در توسعه فناوري و ايجاد توانمنديهاي تکنولوژيک کشورها داشته و يکي از بهترين پيامدهاي اقتصادي آن اشتغال زايي در جوامع است که قادر است رشد اقتصادي کشورها را تسريع و آثار اجتماعي مناسبي را براي جوامع به ارمغان آورد.در کشور ما، تا شروع اجراي برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي توجه چنداني به موضوع کارآفريني نشده بود و حتي در محافل علمي و دانشگاهي نيز به جز موارد بسيار نادر فعاليتي در اين زمينه وجود نداشت. کارآفريني، در برنامه سوم مورد تأکيد اکيد قرارگرفت و به طور خاص کارآفريني در بخش دانشگاهي کشور با تصويب و شروع به اجراي طرح کاراد که توسعة کارآفريني را مورد نظر خود قرار داد و عملاً گسترش يافت. دانشگاه هاي مجري در اين طرح به تدريج از نيمة دوم سال 1379 با تشکيل کميته کارآفريني، مرکز کارآفريني و هسته هاي کارآفريني فعاليتهاي خود را آغاز نموده اند. (البته اميدواريم که اين طرح، در دانشگاه سوره هم پايه ريزي شود.) بخش دانشگاهي کشور به عنوان پايگاه اصلي توليد و اشاعة دانش و تکنولوژي، از اهميت ويژهاي در روند توسعه و پيشرفت فعاليتهاي کارآفريني برخوردار است و لازم است به طور کارآمدتر به تجاريسازي تحقيقات و کارآفريني دانشگاهي، رويکرد جديتري داشته باشد؛ به بياني ديگر، در اقتصاد مبتني بر دانش، بخش دانشگاهي به عنوان يکي از ارکان اصلي نظام ملي نوآوري، ديگر نمي تواند تنها به مسئوليتهاي آموزشي يا حتي تحقيقاتي خود اکتفا نمايد و ضروري است در زمينههاي علمي و تکنولوژيک و فناورانه مسئوليتهاي بيشتري را در توسعه فناوري و کارآفريني دانشگاهي به عهده گيرد. اين در حالي است که کشور ما به علت ساختار جمعيتي جوان آن و نيز پشت سر گذاشتن تحولات عظيم اجتماعي اقتصادي، رشد جمعيت کشور، رشد کمي دانشگاهها و رشد جمعيت دانشجويي که افزايش قابل توجهي را در تعداد فارغالتحصيلان در پي داشته است از معضلي نظير کمبود اشتغال و بيکاري رنج مي برد. اشباع ظرفيت استخدامهاي دولتي و ناتواني بخش خصوصي در به کارگيري افراد جوياي کار موجب شده است تا در سالهاي اخير مشکل بيکاري در بين دانشآموختگان دانشگاهي به شدت افزايش يابد و به عنوان يک چالش بزرگ اقتصادي مطرح گردد. در اين شرايط، نقش و مسئوليت دانشگاه ها با توجه به توان عظيم علمي آنها در کمک به رفع اين معضلات، دو چندان ميگردد. بخش دانشگاهي از طريق تسهيل انتقال يافتههاي علمي و تحقيقاتي خود به عرصة اقتصاد و صنعت کشور که از طريق فعاليتهاي کارآفرينانة دانشگاهي ميسر است، قادر است، توسعه فناوري و رشد اقتصادي کشور را شتاب بخشد
بررسي تحولات چشمگير جهاني در زمينه هاي اقتصادي و تکنولوژيک در قرن بيستم و ابتداي قرن 21 به خوبي نشان ميدهد که رويکرد اکثر کشورهاي جهان در چند دهه اخير به موضوع کارآفريني موجب گرديده تا موجي از سياستهاي توسعه کارآفريني در دنيا ايجاد شود و پديده کارآفريني راه حلي براي فائق آمدن بر مشکلات اقتصادي اجتماعي و به عنوان نيروي پر قدرت پيش برنده بيشتر اقتصادها شناخته شود. کارآفريني نقشي اساسي در توسعه فناوري و ايجاد توانمنديهاي تکنولوژيک کشورها داشته و يکي از بهترين پيامدهاي اقتصادي آن اشتغال زايي در جوامع است که قادر است رشد اقتصادي کشورها را تسريع و آثار اجتماعي مناسبي را براي جوامع به ارمغان آورد.در کشور ما، تا شروع اجراي برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي توجه چنداني به موضوع کارآفريني نشده بود و حتي در محافل علمي و دانشگاهي نيز به جز موارد بسيار نادر فعاليتي در اين زمينه وجود نداشت. کارآفريني، در برنامه سوم مورد تأکيد اکيد قرارگرفت و به طور خاص کارآفريني در بخش دانشگاهي کشور با تصويب و شروع به اجراي طرح کاراد که توسعة کارآفريني را مورد نظر خود قرار داد و عملاً گسترش يافت. دانشگاه هاي مجري در اين طرح به تدريج از نيمة دوم سال 1379 با تشکيل کميته کارآفريني، مرکز کارآفريني و هسته هاي کارآفريني فعاليتهاي خود را آغاز نموده اند. (البته اميدواريم که اين طرح، در دانشگاه سوره هم پايه ريزي شود.) بخش دانشگاهي کشور به عنوان پايگاه اصلي توليد و اشاعة دانش و تکنولوژي، از اهميت ويژهاي در روند توسعه و پيشرفت فعاليتهاي کارآفريني برخوردار است و لازم است به طور کارآمدتر به تجاريسازي تحقيقات و کارآفريني دانشگاهي، رويکرد جديتري داشته باشد؛ به بياني ديگر، در اقتصاد مبتني بر دانش، بخش دانشگاهي به عنوان يکي از ارکان اصلي نظام ملي نوآوري، ديگر نمي تواند تنها به مسئوليتهاي آموزشي يا حتي تحقيقاتي خود اکتفا نمايد و ضروري است در زمينههاي علمي و تکنولوژيک و فناورانه مسئوليتهاي بيشتري را در توسعه فناوري و کارآفريني دانشگاهي به عهده گيرد. اين در حالي است که کشور ما به علت ساختار جمعيتي جوان آن و نيز پشت سر گذاشتن تحولات عظيم اجتماعي اقتصادي، رشد جمعيت کشور، رشد کمي دانشگاهها و رشد جمعيت دانشجويي که افزايش قابل توجهي را در تعداد فارغالتحصيلان در پي داشته است از معضلي نظير کمبود اشتغال و بيکاري رنج مي برد. اشباع ظرفيت استخدامهاي دولتي و ناتواني بخش خصوصي در به کارگيري افراد جوياي کار موجب شده است تا در سالهاي اخير مشکل بيکاري در بين دانشآموختگان دانشگاهي به شدت افزايش يابد و به عنوان يک چالش بزرگ اقتصادي مطرح گردد. در اين شرايط، نقش و مسئوليت دانشگاه ها با توجه به توان عظيم علمي آنها در کمک به رفع اين معضلات، دو چندان ميگردد. بخش دانشگاهي از طريق تسهيل انتقال يافتههاي علمي و تحقيقاتي خود به عرصة اقتصاد و صنعت کشور که از طريق فعاليتهاي کارآفرينانة دانشگاهي ميسر است، قادر است، توسعه فناوري و رشد اقتصادي کشور را شتاب بخشد
بحث آموزش کارآفريني
در گذشته اعتقاد بر اين بود که کارآفريني نياز به آموزش ندارد. کارآفريني چيزي نيست که بتوان آن را ياد گرفت. ولي اين اعتقاد، امروزه اعتبار چنداني ندارد. کما اينکه حدود بيش از سه دهه است که در کشورهاي پيشرفته صنعتي آموزشهاي کارآفريني به طور جدي مورد توجه دانشگاهها و دانشکدههاست. وزارت علوم بر اين اساس و با توجه به نقطهنظرات صاحبنظران، اخيراً اقدام به تصويب و ارائه درس دو واحدي «مباني کارآفريني» در تمامي رشتهها و دانشگاهها نموده است(؟؟؟)که اميد است با توجه به وسعت آموزشهاي متنوع در حوزه کارآفريني، اقدامات اساسيتري از جمله ايجاد رشتههاي کارآفريني و تأسيس دانشکدههاي کارآفريني در دستور کار دانشگاههاي کشور قرار گيرد
در گذشته اعتقاد بر اين بود که کارآفريني نياز به آموزش ندارد. کارآفريني چيزي نيست که بتوان آن را ياد گرفت. ولي اين اعتقاد، امروزه اعتبار چنداني ندارد. کما اينکه حدود بيش از سه دهه است که در کشورهاي پيشرفته صنعتي آموزشهاي کارآفريني به طور جدي مورد توجه دانشگاهها و دانشکدههاست. وزارت علوم بر اين اساس و با توجه به نقطهنظرات صاحبنظران، اخيراً اقدام به تصويب و ارائه درس دو واحدي «مباني کارآفريني» در تمامي رشتهها و دانشگاهها نموده است(؟؟؟)که اميد است با توجه به وسعت آموزشهاي متنوع در حوزه کارآفريني، اقدامات اساسيتري از جمله ايجاد رشتههاي کارآفريني و تأسيس دانشکدههاي کارآفريني در دستور کار دانشگاههاي کشور قرار گيرد
بنابـر تعريف واژنامه دانشگـاهي وبستر؛ كارآفرين كسي است كه متعهد مي شود مخاطره هـاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبل كند.اقتصاد دانان نخستين كساني بودند كه در نظريه هاي اقتصادي خود به تشريح كارآفرين و كارآفريني پرداختند. ژوزف شومپــيتر كارآفرين را نيــروي محركــه اصلي در توسعه اقتصادي مي داند و مي گويد: نقش كارآفرين نوآوري است. از ديدگاه وي ارائه كالايي جديد، ارائه روشي جديد در فرآيند توليد، گشايش بازاري تازه، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت و... از فعاليت هاي كارآفرينان است. كـرزنر كـه از استــادان اقتصاد دانشگاه نيويورك مي باشد كارآفريني را اين گونه تشريح مي كند: كارآفريني يعني ايجاد سازگاري و هماهنگي متقابل بيشتر در عمليات بازارها
اینجا هم سر بزنید بد نیست ها
به امید دیدار شما
1 comment:
سلام؛
ممنون از پستی که گذاشتی ..
اگر میتونی از این به بعد عنوان مطلب رو هم بنویس ..
Post a Comment