29 March 2007

تعطیلی بعد از تعطیلات

سلام دوستان
و دوباره سال نو مبارک
به نقل از وبلاگ آقای حجت الاسلامی، سه شنبه و چهار شنبه بعد از تعطیلات نوروزی، کلاس ها برگزار نمی شود.
برای دیدن این خبر می توانید به وبلاگ ایشان مرا جعه کنید.

26 March 2007

روان شناسی جوانان ایران بعد از انقلاب

سلام بر دوستان
دوست داشتم قسمتهایی از کتاب جوانان و مناسبات نسلی که در آن نظرات اساتید ایرانی، در قالب مصاحبه مطرح شده را با شما در میان بگذارم ... لذا، از نیمه نخست کتاب، ترجیح دادم قسمتهایی از مصاحبه دکتر مرتضی منطقی (عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم) که پژوهشهای بسیاری درباره مسایل جوانان انجام داده است را به صورت خلاصه ارائه کنم ... همچنان مصرم که این کتاب را تهیه کرده و مطالعه نمایید ...


خلاصه فصل پنجم: روان شناسی جوانان ایران پس از انقلاب
الف) دوره جوانی در گذشته کوتاهتر بود (سن بلوغ زیستی ¬ ورود به بازار کار ¬ بلوغ اقتصادی ¬ تشکیل خانواده) اما در حال حاضر این دوره طولانی تر شده است (جوان امروز، به علت بهبود تغذیه و تحریکهای روانی محیط زودتر بالغ می شود، اما به علت تقسیم کار و پیچیده تر شدن فناوری، بلوغ اقتصادی اش سالها بعد محقق خواهد شد ¬ شکافی 15-10 ساله بین بلوغ زیستی و بلوغ اقتصادی)

ب) وضعیت جوانان امروز ایران :
1. نظریه برنیتون : حرکت پاندولی اخلاقیات در جوامع انقلابی ¬ اگر چه با وقوع انقلاب، حرکتی در جهت پاک و منزه کردن افراد و جامعه از رفتارهای مبتذل و غیرآرمانی صورت می پذیرد، اما این زهدگرایی و تهذیب همواره باقی نمانده، پس از طی چند دهه، اخلاقیات جامعه در حرکتی عکس، نه تنها به حالت نخست برگشته، بلکه در مسیری مخالف حرکت خواهد کرد و جامعه مهذب پیشین، اوجی از انحرافها و هنجارشکنی ها را تجربه خواهد کرد، بنابراین در صورت صحت نظریه برنیتون، ناخوشایندترین حالت ممکن برای جامعه بالنسبه اخلاقی ایران در راه است.
2. گذر جامعه از سنت به مدرنیته ¬ تزلزل هنجارهای سنتی + هرج و مرج در حال گذار
3. عدم شناخت، جزم اندیشی مذهبی و بی برنامگی مسئولان جامعه درباره نسل جوان ¬ بدون توجه به رهنمودهای مذهبی در ضرورت رعایت تدریج در تربیت دینی، تلاش کردند که تک تک جوانها، مانند امام خمینی (ره) و فاطمه زهرا (علیهاالسلام) تربیت شوند. این در حالی بود که نظام، سرمایه گذاری لازم در جهت تحقق این آرمانگرایی را نکرد. بنابراین، در نتیجه ی فاصله ایجاد شده بین "هست" جوانها و "بایدی" که از آنها انتظار می رفت، مسئله به تضاد و تعارض درونی جوانها انجامید + با توسل به ساده ترین روش جامعه پذیری(توسل به زور) درصدد تربیت دینی برآمدند.
نفی ضروریات طبیعی زندگی افراد، مانند انکار ضرورت وجود شادی و نشاط در سطح جامعه، از دیگر خطاهای سردمداران تربیتی نظام بود.
نفی تاریخ غرورآفرین ایران در کتابهای درسی پس از انقلاب، اسباب قطع ریشه های تاریخی جوان ایرانی با تاریخش را فراهم کرد و به بی هویتی و بی ریشگی وی دامن زد.
4. جوانان از سویی خود را با شعارهای اولیه انقلاب مواجه می دیدند که از استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی سخن می گفتند و از سویی دیگر خود را با جریانهای مذهبی قدرتمندی مواجه می دیدند که بیان می داشتند: "الناس ایتامٌ و العلماء قیمون علیهم" (مردم همانند ایتام بوده، علماء قیم آنها هستند) و یا در حالی که در جامعه از مردم سالاری دینی دینی سخن می رفت، برخی از روحانیون بلندپایه از آرای مردم به مثابه زینت نظام یاد می کردند.
نسل سوم (جوانان 15-29 سال) در قرائت جدید سیاسی که از خود به منصه ظهور می گذارد، ضمن نقد آرمانگراییهای غیر واقع نگر سیاسی نسل اول و دوم، بعضاً دست به نفی حکومت دینی زده، با پیش گرفتن دیدگاههای انتقادی، به ضرورت جدایی دین از سیاست می اندیشد. علاوه بر این نسل حاضر با استقبال از حکومت دموکراتیک، دید مثبت خویش نسبت به غرب را به منصه ظهور می گذارد.

ج) نتایج بدست آمده از جامعه آماری 2000 نفری دانش آموزان و دانشجویان سراسر ایران در سال 1382:
1. نسل جدید، نسل اول و دوم را انسانهایی مقید، با ایمان، غیرتمند، شهادت طلب، دوستدار وطن، سخت کوش، مقاوم، صبور، آرمانگرا، امیدوار به آینده، هدفمند، ساده زیست، عدالت خواه و علاقه مند به خانواده ترسیم می کند +نسل سوم معتقد است این دو نسل، از بهره هوشی کمتر برخوردارند، سنتی و دورمانده از جهان روزند، جزمیت گرایند، خودشان را به دست رهبرانشان سپرده و مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، آرمانگرایند و تن به پذیرش واقعیت ها نمی دهند + در حقانیت خویش مصرند و نسل جدید را به علت تردیدی که در آرمانها و اهداف آنها دارد را زیر سؤال برده، با تنگ نظری با آنها برخورد می کنند.
2. توصیف نسل سوم توسط خودشان: با هوشتر، خلاق تر، نوآورتر، واقع نگر، هنجارشکنند و هنجارآفرینی خود را ارائه می کنند + موانع پیش رویشان: به دلیل تقید دینی کمتر، از سوی نسل پیشین به دیده تردید نگریسته می شوند، قطع ارتباط با تاریخ فرهنگی ایران، تیره دیدن آینده( به لحاظ دست یابی به شغل مناسب، تأمین مسکن و تشکیل زندگی مشترک )، احساس بی هویتی، سردرگمی، پریشانی، افسردگی و اضطراب + با وجود شاد و پرانرژی بودن، به دلیل تربیت متفاوت با نسل پیشین، در برابر مشکلات کمتر مقاومند + می کوشد تا به جای ظاهرشدن در نقش یک انسان انقلابی و عقیدتی، در نقش یک انسان عادی ظاهر شده، در جهت رفاه خود و جامعه اش گام بردارد.
3. ارزشهای جدید جوانان به جای ارزشهای آرمانی ابتدای انقلاب: دید نقاد و چالشگر، نوآوری، استقلال رأی، رک گویی، برخورد با ریاکاری، گرایش به فناوری، توجه به مسایل علمی، توجه به مسایل فرهنگی اجتماعی، توجه به فرهنگ جهانی، غرب گرایی، نگرش سکولاریستی (به معنای غیر دینی، نه ضد دینی)، فردگرایی، پذیرش خودکنترلی (به جای سیاست دیگر کنترلی)، گرایش به هنرها، توجه به زیبایی، توجه به مد، لذت گرایی، رفاه طلبی، استقبال از شادی، تساهل و تسامح، کاهش متانت(دختران) و پذیرش روابط دختر و پسر.

دکتر منطقی بیشتر آسیب های فرهنگی را ناشی از رویکرد سیاسی اولیای نظام می داند و می افزاید : اگر رویکرد سیاسی و رویکرد فرهنگی به ترتیب مترادف " سودجویی از راهکارهای مختلف سیاسی، جهت تحقق خواسته ها و منویات افراد " و " سودجویی از راهکارها و ابزارهای فرهنگی جهت تحقق اهداف و خواسته های سیاسی " در نظر گرفته شوند، عنوان اخیر به تبیین روی گرداندن جوانان از راهکارهای سیاسی موجود برای تحقق خواسته های مورد نظرشان و جایگزین کردن ابزارهای فرهنگی به جای راهکارهای سیاسی توسط جوانان می پردازد.
عدم موفقیت اصلاحات، نا امیدی جوانها از راهکارهای سیاسی برای ایجاد تحولی اساسی در جامعه و هزینه های بالای رویکرد سیاسی در جمهوری اسلامی، برخی از جوانها را غیرسیاسی کرده، اقشار دیگری از آنها را به سمت این نتیجه گیری سوق داده که بهتر است آنها به جای سودجویی از راهکارهای پرهزینه سیاسی، به سمت راهکارهای فرهنگی (مانند سودجویی از پوششها یا آرایشهای خاص، طنزها و شوخی ها، بهره گرفتن از کالاهای فرهنگی غربی، به استهزاء گرفتن نمادهای نظام و سایر آنها) که از هزینه های به مراتب پایین تری در سطح جامعه برخوردار است، روی بیاورند.
درآخر این فصل، دکتر منطقی راهکارهایی کوتاه مدت و بلند مدت را برای تصحیح راه طی شده ارائه می کند.

با عرض شرمندگی که این پست اینقدر طولانی شد ... تازه، کلی هم حذف کردم ... منتظر نظراتتون هستم ...

21 March 2007

سال نو مبارک




گفت پیغمبر به اصحاب کبار / تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان می کند / با تن و جان شما آن می کند
(مولوی)


خجسته نوروز باستانی و آغاز سال 1386 خورشیدی را به شما دوستان تبریک و شادباش می گوییم ... سالی سرشار از شادی، کامیابی و نیک بختی، در سایه الطاف اهورایی، برایتان آرزومندیم.
هر روزتان نوروز / نوروزتان پیروز

برنامه های نوروزی انجمن

20 March 2007

ملی شدن صنعت نفت و ملی شدن انرژی هسته ای

سلام دوستان
سال نو مبارک
باید بگویم که قصد بنده از نوشتن این پست، این بود که بتوانم فرهنگ مردمی جامعه ایران سال 1329 و جامعه کنونی و شباهت های موجود میان آنها را مورد تحلیل قرار بدهم. پس شما هم می توانید کمک کنید و در این مورد نظرات خود را، هم در آخر این نوشته و هم در وب نوشت من بنویسید.
برکسی پوشیده نیست که نهضت ملی شدن نفت ایران، در طول تاریخ نسبتاً طولانی مدت ما ایرانیها به رغم کوتاهی عمرش، از دوران شیرین و حماسه آفرین و سراسر تجربه و عبرت بوده و هست. این جنبش، اگرچه در کمتر از سه سال حاکمیتش مورد هجوم دشمنان داخلی و خارجی استقلال و آزادی و سربلندی این ملت قرار گرفت، برای آینده مردمان وملت، الگو و نسخه ای بی بدیل باقی گذارد که راهنمای عملی برای حرکت آینده ملت محسوب می شود.
در تاريخ ۲۹ اسفند سال 1329 ، مجلس، ملى شدن صنعت نفت را مورد تصويب قرار داد: «به نام سعادت ملت ايران و به منظور تامين صلح جهان. امضاكنندگان ذيل پيشنهاد مى نماييم كه صنعت نفت ايران در تمامى مناطق كشور بدون استثنا ملى شود، يعنى تمام عمليات اكتشاف، استخراج و بهره بردارى در دست دولت قرارگيرد».
در حركت هاى صد ساله اخير مشاهده مى شود ملت در مقابل دشمن بيرونى خيلى خوب عمل مى كند، گروه ها و دستجات مختلف متحد مى شوند و پيش مى روند اما جايى كه مى خواهند به هدف برسند، در روابط داخلى خود دچار اختلاف مى شوند و نمى توانند نتيجه خوبى بگيرند و شايد آن چيزى را هم كه به دست آورده اند از دست بدهند. اين قضيه بارها اتفاق افتاده است، مثلاً در مشروطه و نهضت ملى. واقعيت اين است كه در ماجراى ملى شدن نفت همه گروه ها نقش داشتند. فدائيان اسلام نقش خود را بازى كردند و بدون تلاش آنها اين كار نمى توانست انجام شود. آيت الله كاشانى هم نقش موثر و جدى داشتند. مصدق و اطرافيانش هم نقش خود را ايفا كردند. نفت ملى شد و ما به هدف خود رسيديم. اما در ادامه كار اين نيروها نتوانستند با هم كنار بيايند. دشمن مشترك فراموش شد و اختلافات داخلى عاملی عمده شد كه نتيجه آن كودتاى ۲۸ مرداد است كه همه اين نيروها سركوب مى شوند.
بيش از پنج دهه از تاريخ ملى شدن صنعت نفت در ايران مى گذرد. حركتى كه بانى آن دكتر محمد مصدق و برخى از نزديكانش از جمله حسين فاطمى وزير خارجه دولت وى بودند. اين حركت ملى و مترقيانه در عصر خويش گرچه در ۲۸ مرداد ۳۲ شكست خورد اما همواره به عنوان سمبل جريان روشنفكرى در ايران مطرح بوده است. از آن تاريخ تاكنون جنبش ملى شدن صنعت نفت درميان جريان هاى روشنفكرى به تابويى مقدس تبديل شد و كمتر كسى را در اين جريان مى توان يافت كه نقدى بر اصل حركت مصدق وارد ساخته باشد. اما در شرايطى كه جامعه ايران در تصور برخى با شرايط مشابهى چون ملى شدن صنعت نفت قرار گرفته است سخن گفتن بر خلاف اين جريان كارى ساده تر به نظر مى رسد.
ــ در رابطه با این موضوع، بنده، چکیده ای از مصاحبه آقای مرتضى مرديها (نسل جديد طبقه روشنفكر جامعه) با روزنامه شرق، برای شما می نویسم.
اگر مایل بودید متن کامل این مصاحبه را بخوانید، می توانید اینجا کلیک کنید.
شباهت نهضت ملی شدن نفت با شرایط کنونی ایران:: در بين سال هاى ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷از طرف عموم جريان هاى مخالف وقت از جبهه ملى و طيف ليبرال ها تا چپ ترين لايه هاى مخالف در جامعه، يك گفتمان يكپارچه شكل گرفت كه استقلال مهمترين مسئله جامعه ما بود و مصدق مى خواست آن را حفظ كند اما شاه مقابل مصدق قرار گرفته بود. مصدق قهرمانى فرشته خصال بود، چون در مقابل غرب زورگو مقاومت مى كرد. اگر اين فرض را بپذيريم مى توان گفت كه اكنون نيز مى توان روى آن الگوى ضداستعمارى مانور داد. يعنى بگوييم ايران به دنبال تسليحات هسته اى نيست و انرژى صلح آميز هسته اى را دنبال مى كند و اروپا و آمريكا با تكيه بر قدرت خود قصد دارند ايران را از حقى كه طبق ضوابط بين المللى از آن برخوردار است محروم كنند، اگر مسئله را در اين قالب بريزيم و يا اين قالب را با سكوت خود بپذيريم كه ايران مى گويد من يك كشور مستقل هستم و مى خواهم انرژى هسته اى صلح آميز داشته باشم اما آمريكا و غرب با زور خود نمى گذارند ايران به حق خود برسد، پس بايد در برابر زورگويى خارجى از منافع ملى خود حمايت كنيم...
تأثیر احساسات ملى گرايانه در كشور چه در زمان مصدق و چه در زمان حال:: در جامعه اى كه در حال توسعه است و مى خواهد و مى تواند در پى توسعه سريع باشد، ناسيوناليسم هنوز هم مى تواند انگيزه اى براى تجهيز مردم باشد. متاسفانه در يكى دو دهه اخير بسيارى از روشنفكران بر اين باور بوده اند كه در مقابل ايدئولوژى مسلط، مى توان اين ايده را مطرح كرد و با آن ايدئولوژى رقابت كرد. البته تا اندازه اى نيز موفق بوده است. مثلاً هر جا كه شجريان كنسرت برگزار مى كند از وى خواسته مى شود تا آواز مرغ سحر را كه به نوعى سرود مبارزه و نماد مخالفت تبديل شده است بخواند. يا مهمتر از همه استقبال عمومى در هر جا از سرود اى ايران و ... اما اين روش نه تنها كمكى جدى به ما نكرده است بلكه مشكلاتى را نيز آفريده است. يعنى هرگاه عناصرى در قدرت به مشكلى برخورد كرده اند و نتواسته اند با ايدئولوژى اصلى حكومت آن را حل كنند، به عنوان بديلى از آن به ناسيوناليسم متوسل شده اند. بعضى از روشنفكران ما در همين موضوع انرژى هسته اى به راحتى بازى خورده اند. يعنى با اتصال خود به شعارهاى به ظاهر ملى، به ضدارزش هايى پيوند خورده اند كه سال ها است دارند با آن مبارزه مى كنند. روشنفكران بايد به اين نكته توجه كنند كه برخى اوقات دفاع از يك چيز ولو خوب در استراتژى مقابله، ابزارى عليه آنها مى شود و در عمل به ضرر آنها است...

19 March 2007

چالشهای هویتی جوانان

سلام بر دوستان
تعطیلات نوروز هم شروع شد ... پیشاپیش عیدتون مبارک ... کتاب جوانان و مناسبات نسلی در ایران رو شروع کردم به خوندن ... خیلی کتاب جالبیه ... اولین پست مربوط به این کتابو تو وبلاگم گذاشتم ... بخوانید و نظر دهید ...
پیشنهاد می کنم حتماً این کتابو تهیه کنید ... چون کلی از معضلات فرهنگی امروز ایران رو بررسی کرده ...
شاد و سلامت باشید ...

18 March 2007

نوروز، جشن ایرانیان

ايرانيان باستان روزهاي بسياري از سال را به انگيزه هاي گوناگون جشن مي‌گرفتند، و به شادي برمي‌خاستند. از جشن‌هاي زيبا و بنام آنان، جشن‌هاي دوازده‌گانه بود، كه در هر ماه از سال به روزي كه نام آن ماه با آن روز برابر مي آمد، دست از كار بر مي‌گرفتند و به سور و شادي مي‌پرداختند. بنا براين با گذشت يك سال دوازده بار روز شادماني مي‌داشتند، و هر يك را چنين مي‌خواندند: فروردينگان، ارديبهشتگان، خردادگان، تيرگان، مردادگان، شهريورگان، مهرگان، آبانگان، آذر جشن، دي جشن، بهمنگان يا بهمنجه و مردگيران يا مژده گيران. ولی علاوه بر این ها جشن های دیگری نیز برگزار می شد. مانند جشن های سده و نوروز.
جشن نوروز سرآمد جشن هاي سال بوده، كه از روزگار كهن، به هنگام برابري شب و روز و نو شدن جهان طبيعت همراه با دميدن سبزه و گل و شكوفه، و وزيدن نسيم جان بخش بهاري، با مراسم خاص پرشكوهي برگزار مي‌گرديده است. نوروز يا روز نو شكوفه خوش رنگ و بوي جشن هاي فارسيان مي‌بوده، و امروز نيز سر آمد جشن هاي ملي ايرانيان است، اين جشن از كهن‌ترين جشن هاي ايران و جهان است، و زمان بر گزاري آن به پيش از دوره هخامنشيان، به هنگامي كه بخش كهن اوستا ـ كتاب ديني زرتشتيان ـ فراهم مي‌آمده مي‌رسد و در آغاز بهار به هرمز روز، نخستين روز از ماه فروردين كه سال نو بدان آغاز مي‌شد، و روز و شب برابر مي‌آمد، برپا داشته مي‌شد. نوروز در زمان ساسانيان جايگاهش به يك روز معين از سال استوار نبود، و در ميان سال مي‌گشت. به گونه اي كه در سال 11 هجري برابر با 632 مسيحي، هنگامي كه يزد گرد سوم، آخرين پادشاه ساساني بر تخت نشست، نوروز به شانزدهم حزيران رومي(ماه نهم از سال سرياني) برابر با روز نود و يكم از آغاز بهار افتاده بود. پس از آن، نوروز هر چهار سال يك روز پيش افتاد، زيرا در آن زمان سال ايراني پاك 365 روز بود. اين دوره و سال ها و ماه هاي آن به نام «فرسي» يعني غير ثابت و گردان مشهورست. در این نوع از سال های نجومی یک سال دقیقاً برابر با 365 روز محاسبه می شود. ولی در محاسبات نجومی دیگری که سال ها بعد اتفاق افتاد، در اين دوره، طول سال را 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 46 ثانيه گرفته‌اند و هر چهار سال یک بار یک روز را کبیسه گرفته اند.
برگزاري جشن نوروز از روزگاران بسي دور و دراز تا به امروز، نمودار ذوق سرشار و قريحه شاداب و شادان و روح نشاط طلبي مردم كهنسال سرزمين مي‌باشد، كه مانند آن را در بين ديگر كشورها كمتر مي‌توان يافت. اين خود نمايشگر اين است كه قوم بلند پايه فرهنگ پروژه و هنرور ايراني، همانگونه كه در جهانگيري و جهانداري و بوجود آوردن آثار و بدايع شگرف هنري و فرهنگي پيشتاز و پر ذوق بوده‌اند، در برقراري مراسم روز آغاز سال هم مراسم پرشكوه و با جلالي داشته‌اند.
درباره پيدايش نوروز و كسي كه آن را بنيان گذارد، نويسندگان و گويندگان، داستان ها و افسانه‌هايي آورده‌اند. اما بيشترين آنان و همچنين زرتشتيان كنوني ايران، پيدايي نوروز را زمان پادشاهي پيشداديان مي‌دانند، و مي‌گويند در این روز ویژه (یکم فروردین)، جمشید، پادشاه پیشدادی، بر روی تخت طلایی نشسته بود؛ در حالی‏که مردم او را روی شانه‏های خود حمل می‏کردند. آن ها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند.
در زمان های کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین آغاز می‏شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می‏کشیده‏است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن‏ها یک ماه ادامه داشت. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود و آن را نوروز عامه یا نوروز کوچک می گویند؛ در حالی که جشن های باقیمانده ماه، هنگامی‏که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می‏پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت که آن را نوروز خاصه می نامند.
همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت، در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌‌شد. پس از موبد بزرگ مأموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌‌کرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف (گندم، جو، برنج، باقلا، ماش، كنجد، عدس، كافيشه، ارزن، ذرت، لوبيا و نخود) بر بالای هریک از آن ها کاشته می‌‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستون ها را برداشته و آن ها را کف کاخ می‌‌پاشیدند. هر يك از اين دوازده گونه سبزه كه بلندتر و سبزتر مي‌شد، گمان می کردند كه در سال نو، فرآورده آن ارزان‌تر و فزون‌تر خواهد شد. و آن ها را تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر می‌‌گفتند، برنمی داشتند.
يكي دیگر از مراسم نوروزي «هفت شين» بوده است :
جشن نوروز از زمان كيان / مي نهادند مردم ايران
شهد و شير و شراب و شكر ناب / شمع و شمشاد و شايع اندر خوان
در روايت هاي مربوط به نوروز نوشته اند كه خوردن عسل در نوروز براي تندرستي سودمند است و همچنين گفته اند كه شكر و شراب هم در زمان جمشيد و در نوروز پيدا شده است.
امروزه به جاي هفت شين «هفت سين» بكار مي‌برند. سير، سركه، سبزه، سمنو، سماق، سنجد و سيب.
در دوره اسلامي نيز خلفاي اموي و عباسي به سبب مجموعه شرايط اقتصادي – فرهنگي نوروز را پذيرفتند و در دربار برخي از خلفا نوروز با شكوهي همسنگ دوره ساساني برگزار مي شد. حكومت هاي مستقل ايراني همزمان خلفاي بغداد نيز به نوروز توجه خاصي داشتند و سروده هاي شاعران و نوشته هاي مورخان همه حكايت از اين توجه دردوره ملك شاه سلجوقي تقويم سال خورشيدي به همت خيام منظم مي شود و در نتيجه نوروز در آغاز اعتدال بهاري زمان دقيق و ثابتي پيدا مي كند. بعدها دربار شاهان صفوي ايران و دربار سلاطين عثماني و نيز شاهان هند در برگزاري هر چه باشكوه تر و آييني تر نوروز با يكديگر رقابتي پهنان و آشكار داشتند.
نوروز توسط گروه هاي مهاجران ايراني نيز به سرزمين هاي ديگر رفت. ايرانيان مانوي كه به دليل شرايط خاص تاريخي در دوره ساساني به غرب چين رفتند و در منطقه سين كيانك يا ختن مستقر شدند، ايرانيان زردشتي كه به هندوستان رفتند و به پارسيان شهرت دارند، ايرانياني كه به زنگبار و سواحل شرقي آفريقا و حتي به الجزاير و نقاط ديگر رفتند، همه و همه نوروز را باخود بردند. هنوز هم ايرانياني كه به سرزمين هاي شرقي و غرب از ژاپن تا آمريكا مهاجرت مي كنند،نوروز را با خود مي برند.
در حقیقت نوروز داراي خاستگاه سرزميني است. جشن و آييني بر برخاسته از مجموعه شرايط سرزمين ايران كه در پهنه جغرافياي فرهنگي ايران، بي وابستگي به هيچ قوم و مذهب و گروه خاص در جان فرهنگ مردم نشسته است. وجه مشترك همه گروه هاي قومي و اعتقادي است.
این مطلب از طرف خانم مهدیه احسانی به وبلاگ ارسال شده است. با تشکر از ایشان ...

15 March 2007

مدیریت فرهنگی هنری

مدیریت فرهنگی﴿Cultural Management﴾
درزبان های اروپایی واژه«cultural» به معنای کشت وکاریا پرورش بوده است. این واژه از قرن هجدهم کاربرد یافت و" دانیلفسکی" درسال 1871با انتشارکتاب فرهنگ ابتدایی، نخستین تعریف روشن ازفرهنگ را دررابطه با سیرتاریخ بشرو زندگی جوامع بیان کرد.بعدها این واژه مورد توجه بیشتری قرار گرفت وتعریف های گوناگونی ازآن ارائه گردید.
تیلور می گوید:"فرهنگ یا تمدن٬کلیت هم تافته ای است شامل دین٬ هنر٬ قانون٬ اخلاقیات٬ آداب ورسوم وهرگونه توانایی وعادتی که آدمی به عنوان عضوجامعه به دست آورد ."
مایریس ، تعریفی تاریخی ازفرهنگ ارائه می کند:"فرهنگ آن چیزی است که ازگذشته آدمیان بازمانده است٬ دراکنون ایشان عمل می کند وآینده شان را شکل می دهد."
هرسکوویتس، می گوید:" فرهنگ اساساً بنایی است که مبین تمامی باورها ٬رفتارها ٬دانش ها٬ ارزش ها ومقصدهایی است که شیوه زندگی هرملت را مشخص می کند...وسرانجام عبارتست ازهرآنچه یک ملت دارد٬ آنچه انجام می دهد وآنچه می اندیشد."
ساترلند، می گوید:" فرهنگ شامل هرآن چیزی است که بتواند ازنسلی به نسلی فرا رسانده شود. فرهنگ یک قوم همان میراث اجتماعی آن است. به عبارت دیگر٬کلیت هم تافته ای شامل دانش٬ دین٬ هنر٬ اخلاق٬ قانون٬ فن ابزارسازی وکاربرد آنها وروش فرا رساندن آنها."
به طور کلی فرهنگ درمعنای وسیع آن عبارتست از:" نظامی ازباورها٬ ارزش ها٬ رسم ها ورفتارهایی که اعضای یک جامعه به کار می بندند تا خود را با جهان خود ونیزبا یکدیگرسازگارسازند وآن راازطریق آموختن ازنسلی به نسل دیگرانتقال می دهند. "
فرهنگ هم سازنده است هم مبنای عمل ، بدون فرهنگ هیچ عملی ازفرد سر نمی زند. ازاینرو فرهنگ مبنای عمل است وتاثیرمی گذارد. فرهنگ همچنین سازنده رفتاراجتماعی انسان است ودرمدیریت جامعه نیزتاثیراصلی را دارد. نظام سیاسی هرجامعه نیزمبتنی برفرهنگ حاکم برآن جامعه است.
درجوامع پیشرفته نیزکه دموکراسی را بهترین شیوه اداره جامعه می دانند٬ آن را مبتنی برفرهنگ قلمداد می کنند وبه نظر آنان بهترین فرهنگ٬فرهنگ حاکم برجامعه دموکرات است.
ازاین رو فرهنگ یکی ازعوامل مؤثربرمدیریت است ودرمقولهٴجدیدی به نام" مدیریت فرهنگی" این تأثیرمتقابل است.
مدیریت فرهنگی چند سالی بیشترنیست که به عنوان یک شاخهٴمهم ازمدیریت صاحب یک کرسی دردانشگاه های معتبرکشورما شده است. هدف ازایجاد این رشته٬ آموزش مدیرانی است که قادربه مدیریت درمحیط ها و سازمانهای دولتی باشند:سازمانها و نهادها ومحیط های فرهنگی شامل صدا وسیما٬دانشگاه ها٬مدرسه ها٬فرهنگسراها٬ خانه های فرهنگ٬ مؤسسه های فرهنگی- مطبوعاتی٬خبرگذاری ها٬ مطبوعات٬ مؤسسه های آموزشی٬ آموزشگاه های هنری٬سینماها ومراکزنمایشی٬ موزه ها٬ گالری ها٬ مدیریت های فرهنگی وزارتخانه ها وسازمانها و کارخانه ها٬ سازمانهای انتشاراتی٬ مؤسسه های تبلیغاتی٬ کتابخانه های عمومی و....
مدیران فرهنگی علاوه بردانش مدیریت٬ بایستی دارای توانمندیهای خاصی ازجمله بهره گیری ازروانشناسی٬ جامعه شناسی٬ اصول تعلیم و تربیت درزمینهٴآموزش وآشنایی با مقولات مهم فلسفه٬ تاریخ٬ هنرو ادبیات باشند.
مدیران فرهنگی درشرایط کنونی٬ که جامعهٴما عرصهٴ تعارضات و بحران های مختلف فرهنگی٬اقتصادی وسیاسی است٬ ناگزیرازتصمیم گیری های حیاتی ومهم هستند.
این تصمیمات متوجه لایه های وسیعی ازجامعه٬ به ویژه جوانان می شود. قلمرو سازمانهای فرهنگی وفعالیت مدیران آنها عموما"به مراتب گسترده تر و حساس تراز محیط فعالیت های سازمان های دیگراست.مخاطبان مورد نظردرانجام فعالیت های فرهنگی به دلیل جوان بودن جامعه بیش ازحد انتظاراست و طبیعی است که ضرورت طراحی برنامه هایی متناسب با ذائقه های نو به نو شونده و درحال تغییراین قشر٬گوشه ای ازدشواری های مدیریت دربخش فرهنگی را روشن می سازد.
تهدیدات محیطی وحساسیت این قلمرو فعالیت٬ مدیریت بسیاری ازسازمان های فرهنگی رابا مسؤولیت های سنگین ودشواروخطرناک﴿دارای ریسک﴾روبرو ساخته است.
یکی از صاحبنظران درشرایط پیوسته در تغییر و بی ثبات جامعه٬ مدیریت فرهنگی را به بندبازی درارتفاع 200متری تشبیه می کند که توفیق درآن بسیارتحسین آمیزو کوچکترین اشتباه درآن مصادف با پایان همیشگی کاراست. اینک مدیریت در محیط های فرهنگی به مدیرانی نیازدارد که قلمرو دیدشان وسیع تر٬ مدارا و صبرشان بیشتر٬ وپشتکارو امیدواری شان افزون ترباشد.

این مطلب از طرف خانم شادی میرعباسی به وبلاگ ارسال شده است. با تشکر از ایشان ...

برنامه های نوروزی انجمن

سلام بر دوستان
یک هفته تا آغاز سال نو مانده است ... پیشاپیش عیدتان مبارک . خواستیم چند نکته ای رو پیش از آغاز عید و برای فعالیت بیشتر اعضا در سال جدید با شما در میان بگذاریم:
1.طبق صحبت هایی که با برخی از اساتید درباره سایت انجمن انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که:
الف) بعد از عید سایت رسمی انجمن را راه اندازی می کنیم تا هم به صورت مستقل تر از کانون جوان مهر فعالیت کند و هم از این حالت اغتشاش وبلاگی خارج شود.
ب)خواهشمندیم تمام نویسندگان، عنوان مطالب (title) و موضوع (lable) آن را مشخص نمایند. موضوعات جدیدی را به سایت اضافه کردیم و درخواست می کنیم در چارچوب این موضوعات مطالب ارائه شود.
ج)قرار بر این است که اعضا، موضوعات فرهنگی مرتبط با رشته را مطرح کنند و از زاویه مدیریت فرهنگی به بحث گذاشته شود. لذا خواهشمندیم موضوعاتی مطرح شود که بتوان از دید مدیریتی آنها را بررسی نمود و مطالب تنها حالت خبررسانی نداشته باشد (خبرگزاریهای فرهنگی مسئول این امرند)
د)تقاضا داریم که سایر اعضا به صورت فعال در مباحث شرکت کنند (از طریق گذاشتن comment در انتهای هر نوشته)
2.طبق مصوبه آخر هیأت مدیره انجمن قرار بر این شد که کتابهایی برای مطالعه در نوروز 86 به دوستان معرفی شود ، تا بتوانیم بعد از عید جلسات نقد و بررسی آنها را با حضور کارشناسان برگزار کنیم:

الف) مجموعه داستانی "من قاتل پسرتان هستم " - نویسنده:احمد دهقان /ناشر:نشر افق /چاپ اول:1383/ در بر گیرنده 10 داستان کوتاه /112 صفحه/ علت انتخاب کتاب: پرحاشیه ترین کتاب سال 1384 تا به امروز – ساخت فیلم پاداش سکوت از یکی از داستانهای این مجموعه – انتخاب نویسنده این کتاب به عنوان چهره سال ادبیات 85 از سوی ویژه نامه نوروز86 همشهری




ب)کتاب "جوانان و مناسبات نسلی" – به اهتمام :دکتر محمد علی محمدی/ناشر:پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی /چاپ اول:1383 /316 صفحه/ علت انتخاب کتاب: این اثر شامل مجموعه مصاحبه هایی با محققان و بعضاً دست اندرکاران همایش ملی مناسبات نسلی در ایران (برگزارشده در دیماه 83) می باشد.در این مجموعه، کسانی انتخاب شدند که یا در موضوع مورد نظر، صاحب آثار و تألیفاتی بوده و یا اینکه انتظار می رفت برای موضوع مورد بحث، طرح و برنامه ای داشته باشند. اساتید شرکت کننده در این گفت و گوها عبارتند از:دکتر حسن عشایری / دکتر حسینعلی قبادی / دکتر صادق آیینه وند / دکتر مرتضی منطقی / دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی / دکتر تقی آزادارمکی / دکتر فرامرز رفیع پور / دکتر داور خویشاوندی / دکتر غلامعباس توسلی / حجت الاسلام حمید پارسانیا / دکتر محمود سریع القلم / دکتر حسین کچوئیان / دکتر رامین جهانبگلو / دکتر جمیله کدیور و آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی .
3. از تمام اعضا خواهشمندیم ظرف این هفته دو اثر مذکور را تهیه (نشر افق - پژوهشكده علوم انساني) و در طول عید مطالعه کرده و نظراتتان را بر روی وبلاگ قرار دهید.
منتظر نوشته هایتان هستیم ... سلامت و پیروز باشید.
هیأت مدیره انجمن علمی

بیست و پنجم اسفند : روز پروین اعتصامی


پروین اعتصامی در سال 1285 هجری شمسی در خانواده ای دانش پرور و اهل قلم به دنیا آمد . در دوران کودکی، زبان های فارسی و عربی را زیر نظر معلمین خصوصی در منزل و زبان انگلیسی را در مدرسه آمریکاییها فراگرفت.
ذوق سرشار و وجدان بیدار پروین با آشناییش به فنون ادب درهم آمیخت و وی را در زمان حیات کوتاه خود به جایگاه بلندی رساند.
دیوان پروین ، شامل 248 قطعه شعر می باشد که 65 قطعه از آن به صورت مناظره می باشد، که به شیوه ای هنرمندانه به پند و اندرز و شرح پریشانی مستمندان و انتقاد از عالمان بی عمل می باشد.
مناظره میان گل و گیاه ، نخ و سوزن ، سیر و پیاز ، مور و مار، دیگ و تاوه ، مست و هشیار .....که با طنزی لطیف همراه است ، گویای اشاراتی است واضح و روشن که وی در آن ها به ترسیم فساد و تزویر اجتماع زمان خود می پردازد. بنابراین شعر پروین از برجسته ترین نمونه های شعر تعلیمی به حساب می آید.
پروین رمز عظمت و بزرگی انسان را در گرو تربیت یافتن در دامان مادر می داند و می گوید:
اگر افلاطون و سقراط بوده اند بزرگ
بزرگ بوده پرستار خردی ایشان.
به گاهواره مادر بسی خفت ،
سپس به مکتب حکمت حکیم شد لقمان.
پروین زنی صریح اللهجه و صادق بود که اعتقاد داشت باید از سر جان به جانبداری از حقیقت برخاست و سخن حق را به هر قیمتی به زبان جاری کرد :
وقت سخن مترس و بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام!
پروین پادشاهان را به گرگهایی تشبیه نموده که لباس شبان بر تن کرده اند و در جایی از زبان پیرزنی می گوید:
ما را به چوب و رخت شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست!
پروین در سال 1320 هجری شمسی دیده از جهان فروبست.
برای دیدن آثار وی به صورت آن لاین می توانید به این سایت مراجعه کنید.

13 March 2007

چهارشنبه آخر سال - چهار شنبه سوري

يکي از آيينهاي نوروزي امروز - که بايستي آميزه اي از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوري " است که در برخي از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گويند. دربارهً چهارشنبه سوري، کتاب ها و سندهاي تاريخي، مطلبي يا اشاره اي نمي يابيم و تنها در اين قرن اخير، يا دقيق تر، در اين نيم قرن اخير است که مقاله ها و پژوهشهاي متعددي در اين باره منتشر شده و يا در نوشته هاي مربوط به نوروز به چهارشنبه سوري نيز پرداخته اند.

برگزاري چهارشنبه سوري، که در همهً شهرها و روستاهاي ايران سراغ داريم، بدين صورت است که شب آخرين چهارشنبهً سال ( يعني نزديک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بيرون از خانه، جلو در، در فضايي مناسب، آتشي مي افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روي آتش مي پرند و با گفتن : " زردي من از تو، سرخي تو از من "، بيماري ها و ناراحتي ها و نگراني هاي سال کهنه را به آتش مي سپارند، تا سال نو را با آسودگي و شادي آغاز کنند. تا زماني که از ظرف هاي سفالين چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده مي شد، پس از خانه تکاني، کوزهً کهنه اي از پشت بام خانه به کوچه مي انداختند؛ کوزه اي که در آن آب و چند سکه ريخته بودند. اسفند دود کردن و آجيل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوي و گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها براي نيت خود تفاًول زدن. ) و " قاشق زني " ( معمولا زنان روي خود را مي پوشانند و با قاشق، يا کليد به خانه ها در مي زنند، صاحب خانه شيريني، ميوه و يا پول در ظرف آنها مي گذارد. ) نيز از باورها و رسم هايي است که به ويژه در بين نوجوانان، هنوز به کلي فراموش نشده است؛ و اين رسم ها و باورها در شهرهاي مختلف با يکديگر متفاوت اند.

بي گمان چهارشنبه سوري از رسم هاي کهن پيش از اسلام نيست. در آن زمان هر يک از روزهاي ماه را نامي بود، نه روزهاي هفته را. استاد پورداود در اين باره مي نويسد : آتش افروزي ايرانيان در پيشاني نوروز از آيين هاي ديرين است ( ... ) شک نيست که افتادن اين آتش افروزي به شب آخرين چهارشنبهً سال، پس از اسلام رسم شده است. چه ايرانيان شنبه و آدينه نداشتند ( ... ) روز چهارشنبه يا يوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسي است. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده : والاربعاء يوم ضنک و نحس. اين است که ايرانيان آيين آتش افروزي پايان سال خود را به شب آخرين چهارشنبه انداختند تا پيش آمدهاي سال نو از آسيب روز پليدي چون چهارشنبه بر کنار ماند.

در باورهاي عاميانه، چهارشنبه روزي نامبارک است. سفر نبايستي کردن شب چهارشنبه، به احوال پرسي مريض نبايستي رفت. و منوچهري گويد:

چهارشنبه که روز بلاست باده بخور به ساتکين مي خور تا به عافيت گذرد

آتش افروختن شب چهارشنبهً آخر سال، يا چهارشنبه آخر صفر را، برخي به قيام مختار نسبت مي دهند : مختار سردار معروف عرب وقتي از زندان خلاصي يافت و به خونخواهي شهيدان کربلا قيام کرد، براي اين که موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شيعيان بر بام خانه خود آتش روشن کنند و اين شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود. و از آن به بعد مرسوم شد.

در برخي از شهرهاي آذربايجان چون اروميه، اردبيل و زنجان، همه چهارشنبه هاي ماه اسفند هر يک.... ادامه مطلب در سایتhttp://www.farhangsara.com/

12 March 2007

اعتراض ایرانیان خارج از كشور به نمایش فیلم 300



سلام دوستان

از دو روز پیش که فیلم 300 در حال اکران شدن است، اعتراضات بسیاری از جانب ایرانی ها به این فیلم شده است.
اعتراض ایرانیان خارج از كشور به نمایش فیلم 300
دانشجویان ایرانی ساكن مالزی با ارسال صدها نامه، اعتراض خود را نسبت به تولید و نمایش فیلم ضد ایرانی «۳۰۰» از سوی كمپانی برادران وارنر اعلام كردند. به گزارش فارس، طی چند روز گذشته ایرانیان خارج از كشور به خصوص دانشجویان ایرانی مقیم مالزی با ارسال تعداد متعددی نامه به گروههای دانشجویی داخلی و خارجی و ارگانهای مختلف بین المللی نسبت به تولید و نمایش فیلم 300 آخرین محصول كمپانی برادران وارنر اعتراض نمودند. قرار است از هفته آینده این فیلم كه از سوی منتقدین سراسر كذب ارزیابی شده است در سینماهای مالزی نیز به نمایش درآید كه می‌تواند موجبات ایجاد نگاههای بدبینانه و شكل گیری نوعی نگاه وحشی منشانه نسبت به ایرانیان را فراهم آورد. كارگردان‌ها‌لیوودی در این فیلم مثل اكثر روایت‌ها‌ی غربی از تاریخ، ایرانیان را افرادی وحشی، نادان، خونریزو غیرمتمدن و در مقابل «یونانیان» را افرادی بسیار غیور، شریف و دلاور معرفی كرده است. در پوستر این فیلم نیز نامی كه به عنوان 300 برای فیلم برگزیده شده است مشابه كلمه انگلیسی باغ وحش به تحریر در آمده است. كارشناسان سینمایی ساخت این فیلم ونمایش آن در چنین زمان حساسی را مرتبط با اهداف سیاسی آمریكائیان قلمداد می‌كنند و بر این باورند كه هدف از نمایش این فیلم درنهایت به تحریك افكار عمومی بر ضد ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی منتهی خواهد شد. كمپانی‌ها‌لیوودی «برادران وارنر» فیلم جدید خود با نام 300 را بر اساس كتابی از «فرانك میلر» ساخته است و پس از «بی باك» و «شهرگناه» سومین اثر سینمایی است كه از روی كتاب‌های كمیك استریپ فرانك میلر ساخته شده است با این تفاوت كه این فیلم در مورد جنگ میان شاه یونانی (لئونیداس) درمقابل خشایارشاه ایرانی با ارتش یكصد وبیست هزار نفری می‌باشد. فیلم «300» به تهیه‌كنندگی «فرانك میلر»، «دبوراه اسنایدر» و «كرایج.جی.فلورس» به كارگردانی «زاك سنایدر» ساخته شده است. در این فیلم كه قرار است 9 مارس اكران عمومی آن آغاز شود، بازیگرانی چون «جرارد باتلر»، «لنا هیدی»، «مایكل فسنبدر»، «وینسنت ریگان» و «دومنیك شوست» ایفای نقش می‌كنند. «زاك اسنایدر»، كارگردان‌ها‌لیوودی در فیلم جنگی، تاریخی «300» تلاش كرده تا روایت تاریخی مبارزه خشایارشاه اول، پادشاه ایران با «لئونیداس»، شاه اسپارت را به تصویر بكشد. داستان این فیلم كه به شكل اغراق امیزی سعی شده تا با استفاده از جلوه‌ها‌ی ویژه و به تقلید از تكنیك فیلم‌ها‌ی مشهور اخیر ساخته شود، عبارت است از جنگ ایران و یونان در میدان جنگ ترموپیل ( گردنه معروفی در یونان، بین كوه اویته - Oyete - و خلیج مالیك ). جایی كه پادشاه اسپارتی یعنی لئونیداس ارتش 300 نفری خود را علیه ارتش عظیم ایرانیان تجهیز كرد تا مقابل سپاه خشایارشاه ایستادگی كنند... اما گوژپشتی دروازه‌های شهر را به روی لشگر ایران باز می‌كند بنابر روایت هرودوت از تاریخ، این 300 اسپارتی توانستند جلو لشگر عظیم خشایارشاه به مدت 3 روز مقاومت كنند. در ساخت این فیلم فاصله داستان تا واقعیت به حدی زیاد است كه حتی خشایار به صورت یك پادشاه آفریقایی به تصویر كشیده شده است! شیوه فیلم‌سازی كامپیوتری است و هنرپیشگان واقعی در صحنه‌های مجازی نقش‌آفرینی می‌كنند. موسیقی جذاب و تركیب مناسب با صحنه‌های كامپیوتری نبرد باعث شده تصاویر تابلوهای نقاشی به نظر برسند كه فروش فوق‌العاده‌ای را برای سازندگانش پیش‌بینی كرده‌ است. این فیلم در تاریخ 9 مارس سال 2007 میلادی بر روی پرده سینما‌ها‌ی جهان رفته است. علیرغم همه تلاش دانشجویان و ایرانیان خارج از كشور تا كنون از سوی مقامات ایرانی خبری در خصوص تلاشهای انجام شده درجهت قانع نمودن دولتها در عدم نمایش این فیلم منتشر نشده است.

برای اطلاعات بیشتر در مورد فیلم می تونید به وب نوشت بنده مراجعه کنید.
دوستان یک وب نوشتی موجود است که اطلاعات کاملی راجع به همه موارد فیلم و نقد آن آورده است، اگه یه سری به اینجا بزنید بد نیست.
آنچه 300 و فیلم‌های مشابه نمی‌گویند و یا نمی‌خواهند که بگویند:
وضعیت ظاهر و خوی منش ایرانیان
قدرت فرماندهی و راهبری نظامی فرماندهان
صلح‌طلب بودن ایرانیان و پرهیز انها از غارت و تخریب و کشتار در سرزمین‌های تحت سلطه

کار گاه اطلاع رسانی

به نام یکتا

سپاس خدای را سپاسی که از سوی ما تا والا ترین مقامات بالا رود...

با تبریک سال نو ((البته پیشا پیش))و آرزوی بهاری سبز برای شما دوستان....

جهان در آستانه تحولي ژرف و در مرحله ورود به عصري است كه نقش محوري اطلاعات را در اين تحول جاري و روزافزون، انكار ناپذير مي نمايد.

در دنياي پيچيده امروز، هيچ فعاليت و طرح اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بدون برنامه‌ريزي پيش نمي‌رود و بي‌ترديد محور هر برنامه‌ريزي اصولي و منطقي، دسترسي به اطلاعات است.

ايجاد شبكه هاي اطلاع رساني تخصصي با عنايت به اينكه در مقايسه با شبكه هاي عمومي، خبرها، گزارش ها و مقالات با رويكرد فني و تخصصي ارائه مي‌گردد. مي تواند نقش بسزائي در اطلاع رساني جامع و كامل ايفا نمايد.

نقش انكار ناپذير فرهنگ و هنر در توسعه و پيشرفت بسياري از كشورها بر همگان روشن است. فرهنگ و هنر در هر كشوري جزء منافع ملي محسوب مي شوند. و اهميت این حوزه با توسعه و بهره برداري از آن هر روز افزون گشته و آينده بشر را به جرات مي توان وابسته به بهره برداری صحيح و گسترده از معقوله فرهنگ و هنر دانست.

اكنون رسالت ما آن است تا با اطلاع رساني بر پايه اصول حرفه اي و گريز از هرگونه ورود به آنچه كه حاشيه خوانده مي شود و تلاش و استفاده از تمامي ارگانها و سازمانهاي مربوطه گامي بلند در جهت نيل به اين مقصود مهم برداشته شود.

گارگاه اطلاع رسانی در يك نگاه

اخبار و رويدادها

مدیریت فرهنگی و هنری بعنوان يک علم نو ظهور (در ایرن) و در حال توسعه علاوه بر سياستگذاري­ها و مديريت صحيح، بمنظور طرح مشکلات و توانمنديهاي موجود، يک سيستم اطلاع رساني خبري را مي­طلبد. گروه اخبار و رويدادهاي " کارگاه اطلاع رسانی " با فعاليت در دو بخش داخلي و بين‌المللي به انعكاس و پوشش اخبار حوزه فرهنگ و هنر مي پردازد.

بخش اخبار داخلي با هدف ايجاد يك منبع صحيح خبري در ارگانهاي مربوطه كشور سعي بر آن دارد تا با ايجاد تعاملي سازنده بين مراكز مرتبط و دانشجو نمايد.

باتوجه به بين‌المللي بودن فعاليت هاي هنری در این حوزه با بررسي روزانه بيش از دهها سايت و نشريه مختلف اين بخش به ارائه آخرين تحولات و رويدادهاي جهان در اين حوزه مي پردازد.

گزارشات و مصاحبه ها

"کارگاه اطلاع رسانی " در بخش گزارشات به معرفي شركت هاي فعال در عرصه فرهنگ و هنر و مؤسسات و انجمن‌هاي بين‌المللي مي پردازد. همچنين با انتشار گزارشات ويژه سعي در طرح چالشهاي روز در عرصه فرهنگ و هنر را دارد.

ايجاد بستر مناسب در انعكاس نظرات و انتقادات مسئولان، مديران و صاحبنظران عرصه مدیریت فرهنگی و هنری و ارتباط مستمر با آنها با هدف تقويت و اصلاح نقاط قوت و ضعف، يكي ديگر از فعاليت هاي این مجموعه است كه در بخش مصاحبه نمود يافته است.

مقالات تحليلي

در دنياي پيشرفته امروز فرآيند سياستگذاري كه توجه جدي متوليان هر جامعه اي را به خود معطوف داشته،‌ به اجزاء مختلفي تقسيم مي‌شود.

در اين روند نقش تحليل در بدنه كارشناسي مدیریت فرهنگی وهنری بسيار مهم بوده و سياستگزاران تلاش مي‌كنند تا بيشترين استفاده را از تحليل هاي روز به عمل آورند. در اين راستا این مجموعه با ارائه مقالات تحليلي سعي بر تقويت بنيه تفكر و انديشه دانشجویان را دارد.

فناوريهاي مدیریتی و فرهنگی و هنری

در اين بخش تلاش بر آن است تا مطالب با محوريت فن آوريهاي نوين در حوزه مرتبط تهيه و ارائه گردد .

معرفي مراكز

ايجاد بستر مناسب براي معرفي و ارائه توانمندي هاي بخش هاي مرتبط با مدیریت فرهنگی و هنری يكي ديگر از فعاليت هاي این مجموعه به شمار مي‌آيد.

در اين بخش كه در آينده به بانك اطلاعاتي از مراكز فعال در عرصه مدیریت فرهنگی و هنری تبديل خواهد شد مي‌توان به اطلاعات درخصوص مراكز فوق دست يافت.

فعاليت هاي جانبي

این مجموعه به منظور رسيدن به حد مطلوب و ارائه خدمات گسترده اطلاع رساني مبادرت به ايجاد بخش هايي نموده است تا حداكثر نيازهاي مخاطبين برآورده گردد.

اين بخش ها شامل:

1. معرفي آخرين كتب منتشر شده در عرصه مدیریت فرهنگی و هنری

2. ارائه زمان برگزاري سمينارها و همايش هاي داخلي بين‌المللي مرتبط

3. ايجاد فرهنگ لغات تخصصي در زمينه مدیریت فرهنگی و هنری

4. ايجاد آرشيو نگاهي به مطبوعات كه در برگيرنده كليه اخبار و مطالب منتشر شده در رسانه هاي كشور در زمينه مدیریت فرهنگی و هنری مي‌باشد.

5. امكان ارسال اخبار و مطالب منتشر شده در شبكه بصورت خودكار به اعضاء

6. ايجاد فضايي جهت ارتباط با مخاطبين و ارسال نظرات و اخبار

اهداف " کارگاهطلاع رسانی "

1. اطلاع رساني دقيق و صحيح و به روز از تحولات حوزه مدیریت فرهنگی و هنری

2. فراهم كردن زمينه تبادل نظر در موضوعات مهم بين كارشناسان و صاحبنظران و دانشجویان

3. همكاري با رسانه هاي گروهي به منظور تبيين ضرورت توجه به مدیریت فرهنگی و هنری در ميان افراد جامعه و مسئولين

4. فرهنگ سازي و طرح ضرورت توجه به مدیریت فرهنگی و هنری به عنوان محوري در توسعه فرهنگی و اقتصادی

5. ايجاد بستر مناسب براي معرفي و ارائه توانمندي هاي بخش هاي مرتبط با مدیریت فرهنگی و هنری

6. ارائه اطلاعات پايه و به روز در زمينه هاي مختلف مدیریت فرهنگی و هنری

10 March 2007

اندیشه، سلاح اصلاح

سلام بر دوستان

اول از ههمه، خیلی خوشحالم که اینبار می تونم با امضای خودم با شما درد و دل کنم .. دوم از همه، غرض از مزاحمت، تشکر از اعتمادی بود، که برای رفع مشکلات گروه، به من داشتید .. سوم از همه، نقل قولی رو آماده کرده بودم که می خواستم به عنوان نطق انتخاباتی قرائت کنم، اما با دو دو تا چهارتایی که کردم، فضا رو مناسب ندیدم .لذا گذاشتم که اینجا بگم:

به نقل از گفتگوی مخملباف با هوشنگ گلکمانی و احمد طالبی نژاد (مجله فیلم-184- بهمن74)
روشنفکری (هرنوع حرکت تحول خواهانه) به دو دسته تقسیم می شود:
1. یکی میرزا رضای کرمانی است که سلاح بدست می گیرد و ناصرالدین شاه را می کشد، بدون آنکه فکر کند بعدش چه می شود و حتی هیچ طرح جایگزینی هم ندارد ... این قوی ترین شاخه روشنفکری در ایران بوده است ...
2. شاخه دیگر روشنفکری امیرکبیر است. او کسی است که دارالفنون راه می اندازد که محل اندیشیدن بوده است. او به نهادینه کردن دموکراسی می اندیشد، نه چون میرزا رضا به جایگزینی ناخواسته فاشیست ها.
بدبختی بشر از جهل اوست و جهل را با اسلحه(تیشه به ریشه زدن) نمی توان از بین برد. راه ازبین بردن جهل توسعه روشنفکری (و اندیشه) است. زیر سایه تفنگ تنها می توان جنگید و جایی برای اندیشه و گفت و گو نیست.

آخر از همه، ما به عنوان مدیران فرهنگی آینده باید از ابزار دیالوگ و گفتگو به حل معضلات بپردازیم، نه با ریشه به تیشه زدن داشته هایمان.
امیدوارم سالم و سلامت باشید ...

09 March 2007

روند اجرای پروژه های انجمن علمی


اخبار انجمن

فرم های عضویت اعضا وارد رایانه شد ،آمار بدست آمده تا روز 16/12/85 به شرح زیر است:

1.کل اعضا:41 نفر
2.اعضای انجمن عبارتند از (به ترتیب زمان تکمیل فرم)

شماره عضویت :: نام - نام خانوادگی :: رشته تحصیلی :: ورودی

85001 محمدرضا وکیلیان :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85002 محمدعلی جمالپور :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85003 مزدک سلطان محمدی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 81
85004 سوده کریمی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 82
85005 سارا خداکرمی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 82
85006 شادی میرعباسی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85007 آزاده فضلی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 82
85008 نفیسه آقاجانی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 82
85009 سارا ذوالفقاری :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85010 ملیکا فدایی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85011 سجاد جمالی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 82
85012 مهدی شرف بهی زاد :: مدیریت فرهنگی هنری :: 81
85013 پری سیما فضائلی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85014 آمنه کلاته آقامحمدی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85015 علیرضا فیضی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85016 هنگامه امیری :: مدیریت فرهنگی هنری :: 81
85017 مریم باقری نسامی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 81
85018 مریم عرفانیان :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85019 سعیده بندگی منفرد :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85020 جابر خدائی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85021 شیرین بالود :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85022 الهام نیکویی فرد :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85023 آناهیتا یوسفیان امیرخیزی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85024 مینو اعتمادی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85025 نیلوفر بادافره :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85026 مریم مازنی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85027 محمد حسین بردبار :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85028 یوسف احمدی افشار :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84
85029 سولماز صادقی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85030 محمدرضا کمندی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 85
85031 فاطمه برادری :: مدیریت فرهنگی هنری :: 82
85032 منصوره گایینی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85033 آزاده سرآبادی :: مدیریت فرهنگی هنری
85034 روح الله یاقوتی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 85
85035 اعظم کرمی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 85
85036 سارا خدایی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 85
85037 مهدیه احسانی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85038 سمیه مؤمنی روستایی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85039 نوشین آسیابان :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85040 مریم حدادیان :: مدیریت فرهنگی هنری :: 83
85041 فاطمه هاشمی :: مدیریت فرهنگی هنری :: 84

3.اعضای فعال:33 نفر
4.اعضای غیر فعال:8 نفر
5.ترکیب فعالیت اعضا در کارگروهها:


درضمن به زودی کارتهای عضویت صادر خواهد شد. لذا خواهشمندیم برای صدور کارت، 1 قطعه عکس 4*3 خود را به خانم ناصری نژاد یا به آقای وکیلیان تحویل دهید.
با تشکر

ششمین جلسه انجمن علمی برگزار شد

دستور جلسه:
1.نمایش مستند Rageh in Iran (2007-bbc) به مدت 1:30
2.تأیید صلاحیت اعضای هیأت مدیره
3.تشکیل کارگروه "رابط دانشجویی" از طریق برگزاری انتخابات
4.توضیح درباره مراحل اجرایی پروژه های انجمن + توضیح درباره کارگروههای انجمن

ششمین جلسه انجمن علمی دانشجویی مدیریت فرهنگی هنری دانشگاه سوره با حضور 27 نفر از اعضا (1) ، روز شنبه مورخه 16/12/85 در سالن اجتماعات دانشگاه برگزار شد.
پس از پایان یافتن نمایش فیلم در ساعت 16:30 ،جلسه رسمیت یافت و پس از ارائه اخبار انجمن، هیأت مدیره انجمن که در جلسه پنجم انتخاب شده بود، از طریق رأی گیری (بدون تعرفه) تأیید صلاحیت گردید. پس از آن درباره لزوم تشکیل کارگروه ویژه "رابط دانشجویی" (برای حل مشکلات گروه مدیریت فرهنگی هنری) توضیحاتی ارائه شد. سپس 9 نفر از اعضای جلسه برای عضویت در این کارگروه نامزد شدند (2) . پس از رأی گیری(باتعرفه) و شمارش آرا به صورت حضوری، 5 نفر به عنوان اعضای این کارگروه به مدت یک ترم انتخاب شدند(3)
در بخش بعدی جلسه، توضیحاتی درباره مراحل اجرایی پروژه های انجمن و نقش هریک از کارگروهها در اجرای طرحهای آتی مطرح گردید. جلسه در ساعت 17:30 به کار خود پایان داد.

پ.ن.
(1) اعضای شرکت کننده به استناد دفتر حضور و غیاب،27 نفر بودند + 1نفر به وکالت از یکی از اعضا حق رأی داشت.

(2) نامزدهای کارگروه رابط دانشجویی : مهدیه احسانی(ورودی83)، وحید اشخاصی(ورودی 85)، سارا خدایی(ورودی 85)، نرگس رحمانی(83)، مزدک سلطان محمدی(ورودی 81)،آزاده فضلی(ورودی82)، منصوره گایینی(ورودی83)، محمدرضا وکیلیان(ورودی83) ،فاطمه هاشمی(ورودی84)

(3) اعضای منتخب عبارتند از: مزدک سلطان محمدی(28 رأی)، محمدرضا وکیلیان(28 رأی)، نرگس رحمانی(19 رأی)، منصوره گایینی(18 رأی)، آزاده فضلی(17 رأی) و عضو علی البدل: وحید اشخاصی(16 رأی)

06 March 2007

کارآفرینی

سلام بر همه دوستان
فردا جلسه داریم و امیدوارم که حداقل همه اعضا بیایند. یک مطلب راجع به کارآفرینی آماده کردم که براتون می نویسم
اهميت و ضرورت کارآفريني
بررسي تحولات چشمگير جهاني در زمينه هاي اقتصادي و تکنولوژيک در قرن بيستم و ابتداي قرن 21 به خوبي نشان مي‌دهد که رويکرد اکثر کشورهاي جهان در چند دهه اخير به موضوع کارآفريني موجب گرديده تا موجي از سياست‌هاي توسعه کارآفريني در دنيا ايجاد شود و پديده کارآفريني راه حلي براي فائق آمدن بر مشکلات اقتصادي اجتماعي و به عنوان نيروي پر قدرت پيش برنده بيشتر اقتصادها شناخته شود. کارآفريني نقشي اساسي در توسعه فناوري و ايجاد توانمندي‌هاي تکنولوژيک کشورها داشته و يکي از بهترين پيامدهاي اقتصادي آن اشتغال زايي در جوامع است که قادر است رشد اقتصادي کشورها را تسريع و آثار اجتماعي مناسبي را براي جوامع به ارمغان آورد.در کشور ما، تا شروع اجراي برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي توجه چنداني به موضوع کارآفريني نشده بود و حتي در محافل علمي و دانشگاهي نيز به جز موارد بسيار نادر فعاليتي در اين زمينه وجود نداشت. کارآفريني، در برنامه سوم مورد تأکيد اکيد قرارگرفت و به طور خاص کارآفريني در بخش دانشگاهي کشور با تصويب و شروع به اجراي طرح کاراد که توسعة کارآفريني را مورد نظر خود قرار داد و عملاً گسترش يافت. دانشگاه هاي مجري در اين طرح به تدريج از نيمة دوم سال 1379 با تشکيل کميته کارآفريني، مرکز کارآفريني و هسته هاي کارآفريني فعاليت‌هاي خود را آغاز نموده اند. (البته اميدواريم که اين طرح، در دانشگاه سوره هم پايه ريزي شود.) بخش دانشگاهي کشور به عنوان پايگاه اصلي توليد و اشاعة دانش و تکنولوژي، از اهميت ويژه‌اي در روند توسعه و پيشرفت فعاليت‌هاي کارآفريني برخوردار است و لازم است به طور کارآمدتر به تجاري‌سازي تحقيقات و کارآفريني دانشگاهي، رويکرد جدي‌تري داشته باشد؛ به بياني ديگر، در اقتصاد مبتني بر دانش، بخش دانشگاهي به عنوان يکي از ارکان اصلي نظام ملي نوآوري، ديگر نمي تواند تنها به مسئوليت‌هاي آموزشي يا حتي تحقيقاتي خود اکتفا نمايد و ضروري است در زمينه‌هاي علمي و تکنولوژيک و فناورانه مسئوليت‌هاي بيشتري را در توسعه فناوري و کارآفريني دانشگاهي به عهده گيرد. اين در حالي است که کشور ما به علت ساختار جمعيتي جوان آن و نيز پشت سر گذاشتن تحولات عظيم اجتماعي اقتصادي، رشد جمعيت کشور، رشد کمي دانشگاه‌ها و رشد جمعيت دانشجويي که افزايش قابل توجهي را در تعداد فارغ‌التحصيلان در پي داشته است از معضلي نظير کمبود اشتغال و بيکاري رنج مي برد. اشباع ظرفيت استخدام‌هاي دولتي و ناتواني بخش خصوصي در به کارگيري افراد جوياي کار موجب شده است تا در سال‌هاي اخير مشکل بيکاري در بين دانش‌آموختگان دانشگاهي به شدت افزايش يابد و به عنوان يک چالش بزرگ اقتصادي مطرح گردد. در اين شرايط، نقش و مسئوليت دانشگاه ها با توجه به توان عظيم علمي آنها در کمک به رفع اين معضلات، دو چندان مي‌گردد. بخش دانشگاهي از طريق تسهيل انتقال يافته‌هاي علمي و تحقيقاتي خود به عرصة اقتصاد و صنعت کشور که از طريق فعاليت‌هاي کارآفرينانة دانشگاهي ميسر است، قادر است، توسعه فناوري و رشد اقتصادي کشور را شتاب بخشد
بحث آموزش کارآفريني
در گذشته اعتقاد بر اين بود که کارآفريني نياز به آموزش ندارد. کارآفريني چيزي نيست که بتوان آن را ياد گرفت. ولي اين اعتقاد، امروزه اعتبار چنداني ندارد. کما اينکه حدود بيش از سه دهه است که در کشورهاي پيشرفته صنعتي آموزشهاي کارآفريني به طور جدي مورد توجه دانشگاهها و دانشکده‌هاست. وزارت علوم بر اين اساس و با توجه به نقطه‌نظرات صاحب‌نظران، اخيراً اقدام به تصويب و ارائه درس دو واحدي «مباني کارآفريني» در تمامي رشته‌ها و دانشگاه‌ها نموده است(؟؟؟)که اميد است با توجه به وسعت آموزش‌هاي متنوع در حوزه کارآفريني، اقدامات اساسي‌تري از جمله ايجاد رشته‌هاي کارآفريني و تأسيس دانشکده‌هاي کارآفريني در دستور کار دانشگاه‌هاي کشور قرار گيرد
بنابـر تعريف واژنامه دانشگـاهي وبستر؛ كارآفرين كسي است كه متعهد مي شود مخاطره هـاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبل كند.اقتصاد دانان نخستين كساني بودند كه در نظريه هاي اقتصادي خود به تشريح كارآفرين و كارآفريني پرداختند. ژوزف شومپــيتر كارآفرين را نيــروي محركــه اصلي در توسعه اقتصادي مي داند و مي گويد: نقش كارآفرين نوآوري است. از ديدگاه وي ارائه كالايي جديد، ارائه روشي جديد در فرآيند توليد، گشايش بازاري تازه، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت و... از فعاليت هاي كارآفرينان است. كـرزنر كـه از استــادان اقتصاد دانشگاه نيويورك مي باشد كارآفريني را اين گونه تشريح مي كند: كارآفريني يعني ايجاد سازگاري و هماهنگي متقابل بيشتر در عمليات بازارها
اینجا هم سر بزنید بد نیست ها
به امید دیدار شما




سلام بر دوستان
جلسه ششم انجمن علمی در روز چهارشنبه 16/12/85 برگزار خواهد شد . موضوع این جلسه، معرفی کارگروهها می باشد.

ضمنأ مستند Rageh in Iran نیز اکران خواهد شد.

03 March 2007

شش کلاه تفکر

دوستان سلام

خوشحالم از اینکه میتونم تو وبلاگ کانون مطلب بنویسم. از آقای وکیلیان هم بابت این قضیه بسیار ممنونم.اگر بولتن شماره 1 رو خونده باشید از خلاقیت وخصوصا خلاقیت گروهی (طوفان فکری) زیاد بحث شد که یکی از مباحث بسیار مهم درنتیجه گرفتن از فعالیت های گروهیست. دیشب درحال وبگردی از نوع فرهنگی بودم که به مطلب جالبی برخوردم درباره ی خلاقیت تحت عنوان: شش کلاه تفکر شما هم بخونید جالبه

پنجمین جلسه انجمن علمی برگزار شد

پنجمین جلسه انجمن علمی دانشجویی مدیریت فرهنگی هنری دانشگاه سوره با حضور 13 نفر از اعضا (1) ، روز شنبه مورخه 5/12/85 در سالن اجتماعات دانشگاه برگزار شد.
در ابتدای جلسه 30 دقیقه از مستند Rageh in Iran که به تازگی از شبکه BBC4 پخش شده بود، به نمایش درآمد و مورد استقبال قرار گرفت.(2) پس از آن مطابق برنامه اعلام شده، انتخابات هیأت مدیره انجمن با حضور 8 نامزد (3) برگزار شد و 5 نفر زیر به عنوان اعضای هیأت مدیره برگزیده شدند:
محمدرضا وکیلیان ، محمد علی جمالپور، سوده کریمی ، شادی میرعباسی ، سارا خداکرمی
پس از آن برنامه های هریک از اعضا پیرامون فعالیتهای آتی انجمن طرح و مورد بررسی قرار گرفت. (4)
همچنین شماره اول بولتن خبری انجمن بین افراد شرکت کننده توزیع شد. (5) جلسه در ساعت 11شروع و در ساعت 13 به پایان رسید .

پ.ن.
(1) اسامی افراد شرکت کننده : شادی میرعباسی ،نرگس رحمانی ، نفیسه آقاجانی ،سوده کریمی ،آزاده فضلی ،محمدرضا وکیلیان ،محمد علی جمالپور، سارا خداکرمی ، مزدک سلطان محمدی، ملیکا فدائی، سارا ذوالفقاری، سجاد جمالی ، سمیه مؤمنی.
(2) زمان اکران کامل مستند به زودی به اطلاع اعضا خواهد رسید.
(3) نامزدهای این دوره: شادی میرعباسی ،نرگس رحمانی ، نفیسه آقاجانی ،سوده کریمی ،آزاده فضلی ،محمدرضا وکیلیان ،محمد علی جمالپور، سارا خداکرمی
(4) برخی از ایده های مطرح شده: شناساندن رشته به دانشگاه و جامعه (تخصصی شدن رشته مدیریت فرهنگی و هنری) – تشکیل کارگروههای مدیریت (کارشناسان داخلی و خارجی) – معرفی رشته مدیریت به ورودیهای جدید - تأکید برنقش پژوهش در فعالیت های انجمن - تعریف رشته مدیریت فرهنگی هنری - تعیین چارت برنامه ها و جلسات انجمن
(5) برای تهیه بولتن خبری به آقای وکیلیان مراجعه کنید .