13 March 2007

چهارشنبه آخر سال - چهار شنبه سوري

يکي از آيينهاي نوروزي امروز - که بايستي آميزه اي از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوري " است که در برخي از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گويند. دربارهً چهارشنبه سوري، کتاب ها و سندهاي تاريخي، مطلبي يا اشاره اي نمي يابيم و تنها در اين قرن اخير، يا دقيق تر، در اين نيم قرن اخير است که مقاله ها و پژوهشهاي متعددي در اين باره منتشر شده و يا در نوشته هاي مربوط به نوروز به چهارشنبه سوري نيز پرداخته اند.

برگزاري چهارشنبه سوري، که در همهً شهرها و روستاهاي ايران سراغ داريم، بدين صورت است که شب آخرين چهارشنبهً سال ( يعني نزديک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بيرون از خانه، جلو در، در فضايي مناسب، آتشي مي افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روي آتش مي پرند و با گفتن : " زردي من از تو، سرخي تو از من "، بيماري ها و ناراحتي ها و نگراني هاي سال کهنه را به آتش مي سپارند، تا سال نو را با آسودگي و شادي آغاز کنند. تا زماني که از ظرف هاي سفالين چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده مي شد، پس از خانه تکاني، کوزهً کهنه اي از پشت بام خانه به کوچه مي انداختند؛ کوزه اي که در آن آب و چند سکه ريخته بودند. اسفند دود کردن و آجيل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوي و گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها براي نيت خود تفاًول زدن. ) و " قاشق زني " ( معمولا زنان روي خود را مي پوشانند و با قاشق، يا کليد به خانه ها در مي زنند، صاحب خانه شيريني، ميوه و يا پول در ظرف آنها مي گذارد. ) نيز از باورها و رسم هايي است که به ويژه در بين نوجوانان، هنوز به کلي فراموش نشده است؛ و اين رسم ها و باورها در شهرهاي مختلف با يکديگر متفاوت اند.

بي گمان چهارشنبه سوري از رسم هاي کهن پيش از اسلام نيست. در آن زمان هر يک از روزهاي ماه را نامي بود، نه روزهاي هفته را. استاد پورداود در اين باره مي نويسد : آتش افروزي ايرانيان در پيشاني نوروز از آيين هاي ديرين است ( ... ) شک نيست که افتادن اين آتش افروزي به شب آخرين چهارشنبهً سال، پس از اسلام رسم شده است. چه ايرانيان شنبه و آدينه نداشتند ( ... ) روز چهارشنبه يا يوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسي است. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده : والاربعاء يوم ضنک و نحس. اين است که ايرانيان آيين آتش افروزي پايان سال خود را به شب آخرين چهارشنبه انداختند تا پيش آمدهاي سال نو از آسيب روز پليدي چون چهارشنبه بر کنار ماند.

در باورهاي عاميانه، چهارشنبه روزي نامبارک است. سفر نبايستي کردن شب چهارشنبه، به احوال پرسي مريض نبايستي رفت. و منوچهري گويد:

چهارشنبه که روز بلاست باده بخور به ساتکين مي خور تا به عافيت گذرد

آتش افروختن شب چهارشنبهً آخر سال، يا چهارشنبه آخر صفر را، برخي به قيام مختار نسبت مي دهند : مختار سردار معروف عرب وقتي از زندان خلاصي يافت و به خونخواهي شهيدان کربلا قيام کرد، براي اين که موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شيعيان بر بام خانه خود آتش روشن کنند و اين شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود. و از آن به بعد مرسوم شد.

در برخي از شهرهاي آذربايجان چون اروميه، اردبيل و زنجان، همه چهارشنبه هاي ماه اسفند هر يک.... ادامه مطلب در سایتhttp://www.farhangsara.com/

3 comments:

Anonymous said...

سلام
گمان می کنم طی سال های اخیر است که اینقدر به چهارشنبه سوری توجه می شود،البته نه به خاطر مراسمی نوروزی. بلکه به خاطر تلفاتی که در پی داشته.امیدوارم که دیشب اتفاق بدی در هیچ نقطه از کشور نیفتاده باشه.
قدیما مراسم به صورت بهتری برگزار می شد.

Anonymous said...

سلام
فکر می کنم مستندهای (بی کیفیت) تلویزیون، چهارشنبه سوری امسالو کم خطرتر کرده بود.البته همینش هم دست مریزاد داره ... امیدوارم هرسال قربانی کمتری بابت این جنگ درون شهری بدهیم. یه مطلب هم درباره اخبار چهارشنبه سوری امسال :
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-893649&Lang=P
اما چند سؤال تو این چند روز ذهنمو مشغول کرده: چرا مردم ما دست به چنین رفتارهایی می زنند؟ چون سرگرمی دیگه ای ندارند؟ چون بلد نیستن چه جوری شادی کنن؟ اصلاً چه جوری باید شادی کرد؟
منتظر نظراتتون هستم ...
نکته: جالبه که تلویزیون هم برای اینکه مردمو تو خونه نگهداره فیلم های ترسناک نشون میده: مقصد نهایی 3! مثل اینکه مسئولین رسانه ملی هم باور کردن که روز چهارشنبه سوری ، در هر حالتی (چه بیرون خونه و چه توی خونه)، ملت باید بترسن!

Anonymous said...

سلام
آقای وکیلیان شاید به یک دلیل جوانها مایلند به این صورت شادی کنند و آن اینکه نمی دونند یا نمی توانند هیجانات درونی خودشونو به چه نحوی خالی کنند و یا از سوی عده ای به این کار تهییج می شوند.شاید وظیفه نهادهای فرهنگی است که به دنبال چاره باشند.
باید ببینیم که در سال های بعد وضع به چه منوال است...